با گذشت چندین هفته از آغاز ماجرا و منتشر شدن موج شیوع در سراسر جهان، این سوال مطرح میشود که چه پایان احتمالی برای ویروس کرونا میتوان در نظر گرفت؟ چه زمانی و چگونه این بیماری به پایان میرسد؟ با مطالعه روند کنونی انتشار ویروس و مقایسه آن با بیماریهای همه گیر جهانی مشابه سه حالت احتمالی برای ادامه انتشار ویروس میتوان در نظر گرفت.
با گذشت چندین هفته از آغاز ماجرا و منتشر شدن موج شیوع در سراسر جهان، این سوال مطرح میشود که چه پایان احتمالی برای ویروس کرونا میتوان در نظر گرفت؟ چه زمانی و چگونه این بیماری به پایان میرسد؟ با مطالعه روند کنونی انتشار ویروس و مقایسه آن با بیماریهای همه گیر جهانی مشابه سه حالت احتمالی برای ادامه انتشار ویروس میتوان در نظر گرفت.
در حالی که کشور چین تقریبا شیوع کرونا را مهار کرده و خطر جدی از طرف این ویروس در این کشور احساس نمیشود، بیشتر کشورهای جهان و به خصوص کشورهای اروپایی بهشدت با این ویروس دست به گریبانند. برخی در ابتدا شیوع کرونا را مانند سارس و مرس تصور میکردند، ولی اکنون با گذشت چندین هفته از آغاز ماجرا و منتشر شدن موج شیوع در سراسر جهان، این سوال مطرح میشود که چه پایان احتمالی برای ویروس کرونا میتوان در نظر گرفت؟ چه زمانی و چگونه این بیماری به پایان میرسد؟
پاسخ به این سوال را کسی نمی داند. تنها مطالعه روند کنونی انتشار ویروس و مقایسه آن با بیماریهای همه گیر جهانی مشابه و البته نزدیک شدن ما به
کشف واکسن، پیش بینی آنچه در ماه های آینده رخ خواهد داد، ممکن خواهد شد. سه حالت احتمالی برای پایان این ویروس میتوان در نظر گرفت.
کنترل انتشار ویروس
بیماری سارس در سال 2002 در آسیا شیوع پیدا کرد و در ابتدا بسیار هولناک بود. شیوع سریع، نرخ مرگ و میر 10 درصد و بی اثر بودن داروها باعث شد دولتها آن را بسیار جدی بگیرند و مقابله با آن را از همان ابتدا شروع کنند. پس از چند ماه، نهایتاً سارس تحت کنترل در آمد و بیشتر کشورهای جهان اصلاً به آن آلوده نشدند. این کار از طریق همکاری بینالمللی و قوانین سختگیرانه و تعیین استانداردهای بالای بهداشتی مثل قرنطینه و ایزوله کردن و ... انجام شد.
شاید تا پیش از انتشار کرونا به قاره اروپا و در گیر شدن بیشتر از 100 کشور جهان، این سناریو، محتمل به نظر میرسید. ولی اکنون به نظر میرسد کرونا قصد ندارد چنین مسیری را پیش بگیرد. علت اصلی آن هم به تفاوت علائم ابتلا به ویروس سارس و کرونا باز میگردد. علائم ویروس سارس به نسبت شدید بود و بیماران مدت کوتاهی پس از ابتلا به آن به بیمارستان مراجعه میکردند. این در حالی است که بیشتر بیماران مبتلا به کرونا علائم بسیار خفیف را تجربه میکنند و بدون آنکه خود بدانند افراد بسیاری دیگر را آلوده میکنند. همین مسئله باعث میشود که تعداد مبتلایان به این بیماری هیچ وقت بهطور دقیق قابل اندازه گیری نباشد و تنها بتوان تعداد ناقلین واقعی این ویروس را تخمین زد.
شیوع غیرقابل کنترل کرونا در جهان و وخیم شدن وضعیت
شیوع ابولا در سالهای 2014 تا 2016 نشان داد که با تمام پیشرفتهای صورت گرفته در علم پزشکی، همچنان توان جلوگیری از شیوع گسترده یک بیماری را نداریم و زمانی که یک بیماری مسری هم زمان به چند کشور راه پیدا میکند، مقابله با آن بسیار دشوار میشود. این دقیقاً همان وضعیتی است که اکنون در آن قرار داریم. وضعیت زمانی بدتر میشود که کشورهای درگیر زیرساختهای بهداشتی و درمانی مناسبی نداشته باشند. به همین دلیل است که صرف نظر از میزان شیوع کرونا در اروپا و آسیا و آمریکا، سازمان بهداشت جهانی بهشدت نگران راه یافتن کرونا به آفریقا است.
بیماری ابولا نرخ انتشار بسیار کمتری نسبتاً به کرونا داشت (تنها از طریق مایعات منتقل میشد) ولی در مدتی بسیار کوتاه توانست به چندین کشور در آفریقا راه پیدا کند. در طی دو سال مبارزه با ابولا، 28 هزار نفر به این ویروس مبتلا شده و 11 هزار نفر از آنها جان خود را از دست دادند که بخش بزرگی از آن به دلیل نبود امکانات بهداشتی و درمانی بود!
در مقایسه، میتوان گفت که شیوع کرونا در قاره آفریقا میتواند بسیار وسیعتر، گستردهتر و غیرقابل کنترل تر از آن چه امروز در کشورهای آسیایی و اروپایی میبینیم ، اتفاق افتد. بنابراین انتشار ویروس به آفریقا (تا پیش از کشف واکسن) میتواند آن جا را به خانه دائم این ویروس تبدیل کرده و مبارزه با آن را تا سالها به درازا بکشاند.
ویروس جدید را بهعنوان بخشی از زندگی در دنیای مدرن بپذیریم
این همان اتفاقی که در سال 2009 در مورد ویروس H1N1 رخ داد. ویروس H1N1 یا همان آنفولانزای خوکی در آن سال بهسرعت انتشار پیدا کرده و تخمین زده میشود که 11 تا 21 درصد از جمعیت کره زمین را مبتلا کرد. آنفولانزای خوکی همانند کرونا رسماً بهعنوان یک بیماری همه گیر یا Pandemic شناخته شد. خوشبختانه این ویروس آن چنان که در ابتدا تصور میشد کشنده و خطرناک نبود.
بیشتر افراد در صورت ابتلا فقط کمی سرفه، و آبریزش بینی را تجربه میکنند. این ویروس اکنون بهعنوان یکی از انواع آنفولانزای فصلی شناخته میشود و هر سال هم زمان با موج شیوع آنفولانزا، در سراسر جهان منتشر شده و 0.02 درصد از قربانیان خود را میکشد. به عبارت دیگر از هر 10 هزار نفر مبتلا به این ویروس تنها 2 نفر جان خود را از دست میدهند.
تخمین زده میشود که در سال 2009 (اولین شیوع ویروس H1N1)، در آمریکا حدود 60 میلیون نفر به این ویروس مبتلا شده و 12500 نفر جان خود را از دست دادند. این در حالی است که تنها در کشور ایالات متحده آمریکا حدود 12 تا 60 هزار نفر هر سال به دلیل ابتلا به آنفولانزای فصل کشته میشوند. ممکن است شیوع سریع کرونا باعث شود که حتی پس از کشف واکسن هم نتوانیم آن را بهطور کامل از بین ببریم. یعنی همراه با دیگر ویروسهای خانواده آنفولانزا، هر سال شاهد موجی از ابتلا به ویروس کرونا و انواع آنفولانزا را شاهد باشیم. البته هنوز نرخ مرگ و میر واقعی این ویروس بهدرستی مشخص نیست و ممکن است این ویروس هم مانند H1N1 تنها یکی از دیگر از انواع کم خطر آنفولانزا باشد.
ضرورت پیدا شدن واکسن
صرف نظر از سناریوهای احتمالی در مورد انتشار ویروس کرونا، پیدا کردن واکسن برای این ویروس یک ضرورت محسوب میشود. در سال 2009 و پس از شیوع گسترده ویروس
H1N1، واکسن این ویروس کشف شد و بهعنوان بخشی از واکسن رایج آنفولانزا اضافه شد تا افرادی که بیشتر در معرض خطر ابتلا هستند از آن استفاده کنند. در مورد کرونا هم همین مسئله صادق است. کشف واکسن این ویروس باید صورت بگیرد تا بتوانیم این ویروس را مهار کرده و در صورت اضافه شدن آن به فهرست بیماریهای رایج سالانه، سلاحی برای مبارزه با آن داشته باشیم.
ممکن است فصل گرما به از بین رفتن ویروس کمک کند، که در این صورت فقط انتشار ویروس کنترل خواهد شد و این به معنی از بین رفتن کامل ویروس نخواهد بود. هر چند برخی از دانشمندان در مورد میزان کاهش انتشار ویروس در فصول گرم، چندان مطمئن نیستند.
منبع:
adn.com